۹ دی ۱۴۰۰
سلامت روان و کاردرمانی
روانشناسی در کاردرمانی یک از آیتم هایی می باشد که بسیار مورد توجه واقع می شود.
اولین مدل درمانی برای بیماران ذهنی توسط دانشگاه جان هاپکینز ساخته شده است که نام آن «تمرین عادت» می باشد.
اگرچه این مدل برای کاردرمانی ساخته نشده بود، اما هنوزم به یاد کاردرمانی معاصر میاندازد.
ریشههای اصلی این رشته بیشتر کمک کردن به آنهایی که عمدتاً بیمار روانی به جای بیمار فیزیکی یا تأخیر رشدی هستند، بود.
برای اینکه یک کاردرمان یک کاردرمانی موفق باشد باید توانایی آنالیز داشته باشد یعنی:
بتواند با آنالیز مراجع اطلاعاتی در مورد شخص مراجع به دست آورد که کاردرمان برای اینکه بر این کار موفق باشد نیازمند است در زمینهی روانشناسی اطلاعات کافی را داشته باشد تا بتواند بهدرستی با شخص ارتباط برقرار کند و به آنالیز بپردازد.
کاردرمان باید ابتدا مشکل فرد را پیدا کند که برای پیدا کردن مشکل فرد درنهایت به اختلال در فاکتورهای مراجع میرسیم که فاکتورهای مراجع شامل:
که در این زمینه اگر اختلال در ساختار باشد باعث اختلال در عملکرد میشود.
ارزیابی روانشناسی در کاردرمانی از بیمار با استفاده از پرسشنامههای مختلف نمی باشد بلکه با استفاده از فعالیتهای هدفمند که سمبولهای ویژهای دارند به ارزیابی و درمان بیمار میپردازد.
بنابراین چون ارزیابی کاردرمانی غیرمستقیم و موقعیتی است معمولاً اطلاعات دقیقتری برای ایجاد روند درمان و تشخیص علائم به دست میآورد.
درمان کاردرمانی با استفاده از فعالیت هدفمند و با توجه به بازخورد رفتاری و کلامیبیمار قبل، بعد و در حین انجام فعالیت به تشخیص علائم و درمان بیمار میپردازد.
درحالیکه روانشناس با استفاده از مصاحبه و پرسشنامه به تشخیص علائم و درمان میپردازد
روانشناس صرفاً به درمان بیماری میپردازد ولی کاردرمانی بعد از درمان سعی دارد مهارتهایی که بیمار آموخته را به روند زندگی بیمار تعمیم دهد تا امکان بازگشت به بیماری به حداقل برسد.
فرایند روانشناسی در کاردرمانی شامل ارزیابی مداخله و ارزیابی مداخله است که در مرحله ارزیابی باید اطلاعاتی در مورد مراجع جمعآوری کنیم.
این اطلاعات شامل نیازها، علایق، نگرانیها و ارزشها و هدفهایی است که مراجع در نظر دارد که این مرحله پایه و اساس شروع یک درمان خوب است.
کاردرمانی ذهنی میتواند بعضی از ایدههای مرکزی خود را به زیگموند فروید نسبت دهد مانند تئوری فروید درباره احساسات و تأثیر آن بر رفتار.
در کنار تأثیر فروید کارل گوستاو یونگ نیز بعضی از مفاهیم روانشناسی در کاردرمانی ذهنی استفاده میشود را بیان کرد.
همانند فروید تئوریهای یونگ عمدتاً درباره تأثیر ناخودآگاه بر روی رفتار یک شخص هستند.
در کاردرمانی ذهنی ناخودآگاه فرد نقشی در اینکه چطور بیمار میخواهد نحوه انجام فعالیتهای درمانی را انتخاب کند، ایفا میکند.
چارچوب کاردرمانی شامل قلمرو و فرایند میباشد:
قلمرو کاردرمانی شامل:
و فرایند شامل:
پاسخ دهید